سلام اى ضامن آهو رضا
سلام اى مظهر ياهو رضا
سلام اى کريم عترت رضا
بانى سفره محبت رضا
سلام اى نور ولايت رضا
غربت پر شور ولايت رضا
سلام اى روح عبادت رضا
ياسمن سرخ شهادت رضا
سلام اى جلوه قرآن رضا
عابر کوچه ‏هاى ايمان رضا
سلام اى تجلى هو رضا
سلام اى دلبر مه‏ رو رضا
سلام اى صفاى هستى رضا
ساقى ميخانه هستى رضا
سلام اى توسل حق رضا
صوت خوش تکلم حق رضا
سلام اى امام عاشق رضا
دسته گل آل محمد رضا
سلام اى نسيم رحمت رضا
شکوفه ناز شقايق رضا
سلام اى شمس حقيقت رضا
سبزترين نور امامت رضا
سلام اى ماه مدينه رضا
کليم سيناى طريقت رضا
سلام اى وارث مادر رضا
حديث زخمهاى سينه رضا
سلام اى ليله بدرم رضا
شب تولد تو قدرم رضا
منم منم عاشق بى‏قرارت
چهارده سلام من نثارت



سلام من
شب است و فيض حضور است در کنار امام
به آسمان همه نور است از امام اَنام
سلام من به حريمى که جبرئيل امين
ز پرده ‏دارى آن يابد اعتبار و مقام
سلام من به حريمى که ذات اقدس حق
دهد به زائر آن خانه اجر و فيض مدام
سلام من به حريمى که در طوافش هست
براى خيل ملايک صفا و سعى تمام
سلام من به حريمى که جنّ و انس و ملک
دهند صاحب آنرا ز روى صدق سلام
سلام من به امامى که عالم و آدم
به حرمت قدمش از ادب کنند قيام
سلام من به امامى که هست شمس شموس
گرفته مهر و مه از نور روى پاکش وام
سلام من به امامى که خوان نعمت او
بود شمول طفيلش همه خواص و عوام
سلام من به امامى که شد ولى خدا
سپرده در کف او ربّ ذوالکرام، زمام
سلام من به امامى که با عدالت خود
رضاى حق طلبد در طريقت اسلام
سلام من به امامى که از کرامت او
بود پناه غريبان و مردم ناکام
سلام من به امامى که ضامن آهوست
گرفته قلب رئوفش ز ذات حق الهام
سلام من به شه طوس امام مظلومان
که شد شهادتش او را به عمر حسن ختام
سلام من به رضا، ثامن الحجج از دل
که يافت عالم هستى از او دوام و قوام
به آنکه عالم آل محمّدى باشد
بگو دو صد صلوات و دو صد درود و سلام
سزد که بشنوم از مقتداى خود سخنى
که واجب آمده در شرع دين جواب سلام
بسى خجسته بود آن زمان که غرق شعف
ز آب کوثر عشقش دهد مرا يک جام
سعادت دو جهان شد برات تربت او
به خاکبوس درش  « مصلح»  است کم ز غلام


دست گره ‏گشا


من کيستم گداى تو يا ثامن ‏الحجج


شرمنده عطاى تو يا ثامن الحجج


باللَّه نمى‏روم بر بيگانگان به عجز


تا هستم آشناى تو يا ثامن‏ الحجج


از کار ما گره نگشايد کسى مگر


دست گره گشاى تو يا ثامن الحجج


تا آخرين نفس نکشم دست التجا


از دامن ولاى تو يا ثامن الحجج


خواهم ز بخت همت و از حق سعادتى


تا سر نهم به پاى تو يا ثامن الحجج


باشد صفاى صبح نيشابور يادگار


ز انفاس جان فزاى تو يا ثامن‏ الحجج


دارلشفاست کوى تو و خود تويى طبيب


درد من و دواى تو يا ثامن ‏الحجج


هستى چو پاره تن پيغمبر خدا


جان جهان فداى تو يا ثامن‏ الحجج


بنما عنايتى به مؤيد که نسپرد


راهى به جز رضاى تو يا ثامن ‏الحجج