ویژه نامه ولادت امام هادی (ع)


ولادت حضرت هادی مبارک باد

به مناسبت ولادت با سعادت پیشوای دهم شیعیان ، امام علی النقی (ع) ، اشعاری در وصف ایشان از شاعران معاصر کشورمون رو برای شما بازدیدکنندگان آماده کرده ایم

امیدواریم از خواندن اشعار لذت ببرید

صفای مدینه - رضا موید

ماه دهم - قاسم صرافان

 سفره رنگین - ژولیده نیشابوری

ابن رضای دگر آمد - غلامرضا سازگار

سر حلقه اهل ولا - محمد خسرو نژاد

دهمین صبح عاشقی - قاسم صرافان

بخوان زیارت پر فیض - غلامرضا سازگار

چهارمین علی سریر ولایت - مسعود اصلانی

امام سامرا جانم فدایت - احسان محسنی فر

آفتاب عزت از عرش جلال آمد پدید - طایی شمیرانی

امام هادی النقی(ع)-ولادت

امام هادی النقی(ع)-ولادت


امشب فزوده‏ اند صفاى مدینه را

نور خدا گرفته فضاى مدینه را

با جلوه‏ هاى اشرقت الارض قدسیان

بستند چلچراغ سماى مدینه را

روح الامین بیاد بهار نزول وحى

گلبوسه مى ‏زند سرو پاى مدینه را

بیت النبى و گنبد خضرا و مسجدش

بخشیده لطف صحن و سراى مدینه را

در وادى قبا به تماشا نشانده‏ اند

آن نخل هاى سبز قباى مدینه را

آن گونه خرم است که گویى گشوده ‏اند

بر هشت خلد پنجره‏ هاى مدینه را

عطر و گلاب لاله بدین گونه دلپذیر

تغییر داده حال و هواى مدینه را

نور جمال حضرت هادى است که اینچنین

روشن چو روز کرده فضاى مدینه را

ماهى دگر به محور خورشید عشق تافت

تا روشنى دهد همه جاى مدینه را

آنسان که بود هجرت والاى احمدى

تاریخ ساز شهر و بناى مدینه را

این وارث رسول هم از راز هجرتش

تا سامرا رساند صفاى مدینه را

گلبانگ شادى است بگوش فرشتگان

فریاد مکه را و نداى مدینه را

کاین ماه جلوه‏اى ز جمال محمد است

ابن الرضاى دوم آل محمد است

*******


الا ز خالق و خلقت سلام حضرت هادی

الا ولای تو فیض مدام حضرت هادی

الا کلام تو خیرالکلام حضرت هادی

الا به دست تو دین را زمام حضرت هادی

تویی به ملک الهی امام حضرت هادی

وصی حضرت خیرالانام حضرت هادی

حساب فضل تو بیرون بُود ز حد و شماره

ولادتت به جهان داد آبروی دوباره

سزد که چرخ فشاند به پات ماه و ستاره

کند به خاک درت سجده آفتاب هماره

اگر به یاد تو گیرند لحظه لحظه هزاره

فضائل تو نگردد تمام حضرت هادی

تو جد مهدی و باب حسن، عزیز جوادی

ولیِ کل خلایق امام کل عبادی

نماز و روزه و خمس و زکات و حج و جهادی

پناه خلقت و نور الفؤاد و باب مرادی

تو هادی ملک و جن و انس و رکن بلادی

به یمن توست فلک را نظام حضرت هادی

تو در نه یم نور یم دو گوهر نابی

علی چارمی و حافظ چهار کتابی

به باغ دین پدرانت همه گل و تو گلابی

حیات خلق بود آب و تو حیات به آبی

به ملک نور تو ماهی به شهر علم تو بابی

چو جد خویش علیه السلام حضرت هادی

گرفته ملک جهان را عطای واسعۀ تو

کتاب حشر بود صفحه ای ز واقعۀ تو

پر از صدای خدا لحظه لحظه سامعۀ تو

بهشت جاذبۀ تو جحیم دافعۀ تو

شناسنامۀ کل ائمه جامعۀ تو

تو راست معجزه در هر کلام حضرت هادی

هزار ماه شب چارده اسیر هلالت

هزار مهر درخشنده ذره ای ز جمالت

هزار عرش کمالند نردبان کمالت

هزار سال فزون آسمان نیافت مثالت

هزارها متوکل اسیر قدر و جلالت

زهی جلال و کمال و مقام حضرت هادی

تو کیستی که خداوند دادگر به تو نازد

حسن، حسین، علی با پیامبر به تو نازد

سلام بر تو که هم جد و هم پدر به تو نازد

بزرگ مصلح دین منجی بشر به تو نازد

امام عسگری آن نازنین پسر به تو نازد

تویی به خلق دو عالم امام حضرت هادی

اگر چه گشت عدو حمله ور به صحن و سرایت

اگر چه نقش زمین گشت خشت های طلایت

مزار توست دل ما و جان ما به فدایت

هماره ریخته "میثم" دُر قصیده به پایت

پر است مدح وی از میوه های مدح و ثنایت

بریز شهد ولایش به کام حضرت هادی

*******


گفت:« سُرّ من رَای»، ترجمان «سامرا»ست

من ولی دلم گرفت... این حرم چه آشناست

چون نجف، شکوهمند  چون مدینه، راز دار

داستان آن ولی داستان کربلاست...

ماهِ تا ابد تمام! السلام یا امام!

ذکر ما علی الدّوام، گریه های بی صداست

آن چه بر زبان ماست، نام مهربان توست

آن چه بر زبان توست، اسم اعظم خداست

از زمان کودکی، در پی ات دویده ایم

از همه شنیده ایم، گرد راه تو شفاست

باغ هایی از بهشت، گوشه ی عبای توست

این عبای مصطفی، این عبای مرتضی ست

مجلس شراب را چشم تو به هم زده ست

چشم تو هنوز هم، مستیِ مدام ماست

ما شهید می شویم، روسفید می شویم

روزگار، بی وفا... عاشق تو با وفاست

ای هدایت نجیب! آسمانی غریب!

مضطریم و منتظر، یادگار تو کجاست؟

************

امام هادی النقی(ع)-مدح


احسان خانواده تان از قدیم بود

آن قدر روی بام شما یاکریم بود

راه تو را نیاز به خدمت گذار نیست

پرده نگاه دار سرایت نسیم بود

ای آن که چوب دستی بازیِ کودکیت

مثل عصای معجزه های کلیم بود

بیراهه بود راه، بدون هدایتت

تنها صراط نور شما مستقیم بود

نام تو جلوه ای ست از اسماء پنج تن

هم گشته ای امام علی، هم ابالحسن

وقتش شده که باز به سجاده رو کنی

وقتش رسیده با خودتان گفت و گو کنید

وقتش رسیده است که در چنته ی قنوت

کار شفاعت همه را باز رو کنید

باید حصیر ساده ی بی آبروی را

جا زیر پای داده و با آبرو کنید

گیرم که آبِ سَرد نیاورد خادمت

باید به آب گرم بهشتی وضو کنید

باید که باز زخم و جراحات شیعه را

با دست مرحمت گر مرهم، رفو کنید

امشب دوباره سمت خدا ساده می روید

از جاده ی حصیریه سجاده می روید

***********