امسال هم بدون تو مولا تمام شد

امسال هم بدون تو مولا تمام شد

شادی برای اهل تماشا تمام شد

تنهاکنار سفره تحویل تا به کی؟

صبر و قرار و حوصله ما تمام شد

آهسته در تلاطم دنیا قدم بزن

در انتظار، طاقت دنیا تمام شد

برگرد با طراوت لبخندهای شوق
 
شور و نشاط در همه دلها تمام شد

برگردپا به پای بهار یتیم‌ها

سهم بهار از گل زیبا تمام شد

مجنون به یاد حضرت لیلا نفس کشید

تالحظه‌ای که در دل صحرا تمام شد

هستم به روز وعده خوبان امیدوار

روزی که «کاش» و «شاید» و «اما» تمام شد

سال جدید می‌رسد آقا تو هم بیا

تاگفت‌وگو کنیم: تمنا تمام شد

سال جدید کاش بگوییم با همه

سال ظهور یوسف زهرا شروع شد

اول فرج تو  از خدا خواسته اند

گلها همه با اذن تو برخواسته اند

 از بهر ظهور تو خود آراسته اند

مردم همه در لحظه تحویل ، بی شک

 اول فرج تو  از خدا خواسته اند

-------------------

خودت گفتی وعده در بهار است

        بهار آمد دلم در انتظار است

بهار هر کسی عید است و نوروز

 بهار عاشقان دیدار یار است

گر کند یوسف زهرا نظری نوروز است

روزها نو نشده کهنه تر از دیروز است
گر کند یوسف زهرا نظری نوروز است
لحظه ها در تپش تاب و تب آمدنش
آسمان چشم به راه قدمش هر روز است
ای خدا کاش شود سال نوام عید فرج
که نگاهم نگران منتظر آن روز است