ابیاتی دلخراش از برادر عزیز، جناب علی اکبر لطیفیان
آه...در میزدند...آه...آه...آه
چهل نفر...میزدند...آه...آه...آه
هرکه را بیشتر آینه داشت
بیشتر میزدند ...آه...آه...آه.
++
این فرشته ست و بالی ندارد
چند روز است حالی ندارد
نه خدا...نه خدا...نه...نه...زود است
فاطمه سن و سالی ندارد
بر گرفته از وبلاگ هیئت حسن جان
+ نوشته شده در شنبه بیست و ششم فروردین ۱۳۹۱ ساعت 0:51 توسط سید ماشاالله باختر شهرستان آران وبیدگل
|