حضرت رقیه(س) زمینه
حضرت رقیه(س)
زمینه
خاکِ ، خرابه همیشه خونمه
خوناب ، جای اشک روی گونمه
صورتم سیاه ، زندگیِ من شده بدون تو تباه
(بدون سر پناه)2
چند شبه بابا
دخترت نخوابیده ، آخه خیلی ترسیده
عمه رو کتک زدن ، (چه چیزا که نشنیده) 2
بابا بابا، (من الذی ایتمنی) 3
******
گوشوارمو گوش شامیا دیدم
چیزی ، شبیهت رو نیزه ها دیدم
تو خیالشون ، من یه دختری فقیر و بی کسم بابا
(یتیم کوچه ها) 2
اما من میگم
بابام از همه سره ، نوه ی پیمبره
دوباره بابام برام ، (گوشواره میخره) 2
بابا بابا، (من الذی ایتمنی)3
+ نوشته شده در یکشنبه سوم دی ۱۳۹۱ ساعت 20:21 توسط سید ماشاالله باختر شهرستان آران وبیدگل
|