یک قبله دارد عارفان آن هم علی مرتضاست

یک شمع دارد عاشقان آن هم علی مرتضاست

یک نابغه دارد زمان آن هم علی مرتضاست

یک کعبه دارد اهل جان آن هم علی مرتضاست

یک پیر دارد پیروان آن هم علی مرتضاست

سیر الی الله راه او ، روشن دل آگاه او

قرآن کتاب الله او ، مهدی تجلیگاه او

آه یتیمان آه او ، عالم نمایشگاه او

مسجد شهادتگاه او ، کعبه ولادتگاه او

عباس خاطر خواه او ، استاد دانشگاه او

یک یار دارد بی کسان آن هم علی مرتضاست

دور از طرب ، در تاب و تب

هر نیمه شب ، با ذکر رب

می برد او نان و رطب ، بهر یتیمان عرب

بهجت اثر ، احمد سیر ، قرص قمر ، هم داور و هم دادگر

هم نامور ، هم تاجور ، هم صاحب تیغ دو سر

ریزد زتیغ خود شرر ، در خرمن هر خیره سر

یک یل فقط دارد یلان آن هم علی مرتضاست

حصن حصین ، یعسوب دین ، سنگین متین و آهنین

بنت اسد را نازنین ، ناز آفرین را آفرین

شد قبله اهل یقین ، مولا امیر المومنین

یک قبله دارد فاطمه آن هم علی مرتضاست

او خصم اشرار است و بس ، آگه ز اسرار است و بس

حق را طرفدار است و بس ، او قاسم النار است و بس

سردار و سالار است و بس ، تنها علمدار است و بس

محبوب دادار است و بس ، مولای ابرار است و بس

یک پادشه دارد جهان آن هم علی مرتضاست

مجمر ازو ، عنبر ازو ، ساقی ازو ، ساغر ازو

کشور ازو ، لشگر ازو ، خیبر ازو ، سنگر ازو

مسجد ازو ، منبر ازو ، مقداد ازو ، بوذر ازو

عباس ازو ، زینب ازو ، اصغر ازو ، اکبر ازو

آن درگهی که پایه اش از عرش اعظم برتر است

دولت سرای شاه دین سلطان علی موسی الرضاست